خلاصه
چکیده: روشی که ده یا حتی پنج سال پیش به وسیله آن یک استراتژی تجاری فرموله بندی می شد دیگر قابلیت کاربرد ندارد. این پدیده را می توان تا حد زیادی به یک تغییر اساسی در اهمیت استراتژیک اطلاعات و دانش نسبت داد. هدف این مقاله ارائه یک دیدگاه کل نگرانه از وابستگی متقابل بین مدیریت استراتژیک و مدیریت دانش استراتژیک می باشد. بوسیله تحلیل دیدگاه های مختلف با توجه به فرموله بندی استراتژی از یک منظر تجاری یک مدل برای ترکیب استراتژی بندی مدیریت دانش با استراتژی بندی تجاری به وجود آمده است.
مقدمه
تغیرات مداوم در محیط تجاری امروزی، یعنی جایی که بازار به طور مداوم رقابتی تر می شود و نرخ نوآوری ها بالا می رود، باعث شده است که موسسات دانش را به عنوان سرمایه کلیدی خود تشخیص دهند. دراکر (1993) به درستی اشاره می کند که باارزش ترین سرمایه موسسات قرن 21، دانش آنها و کارگران دانشی آنها می باشد. در این چارچوب توانایی موسسات برای بهره برداری از سرمایه های غیرمادی خود بسیار تعین کننده تر از توانایی آنها برای سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه های فیزیکی شان می باشد.
برای اینکه موسسات در بهره برداری از سرمایه های دانشی خود موفق باشند یک تناظر متناسب بین اهداف و ماموریت های سازمان و استراتژی مدیریت دانش آن بایستی وجود داشته باشد. این بدین معنا است که اهداف و استراتژی های مدیریت دانش بایستی منعکس کننده اهداف و استراتژی های سازمان باشد (کیم و دیگران، 2003، صفحه 297).
تیوانا (2000، صفحه 103) به درستی اظهار می کند که ' دانش استراتژی را هدایت می کند و استراتژی نیز هدایت کننده دانش می باشد'، تیوانا (200، صفحه 103) حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و می گوید: بدون یک ارتباط روشن بین مدیریت دانش و استراتژی تجاری حتی بهترین سیستم های مدیریت دانش جهان نیز بیهوده خواهند بود.
دسته: مدیریت
حجم فایل: 74 کیلوبایت
تعداد صفحه: 19
چکیده
با پیشرفت روشهای مدیریتی و نیز افزایش رقابت در بازار سیستم های حسابداری قیمت تمام شده و هزینه یابی استاندارد، پاسخگوی نیازهای روز جهت سنجش و کنترل هزینه های فرایندهای ساخت و تولید نیستند. بنابراین، برای کنترل بهتر و دقیق تر هزینه ها به روشهای بهتری نیــــاز است. در همین راستا روشهایی مثل هزینه یابـی مبتنی بر فعالیت، مطرح شده اند.
هزینه یابی کیفیت نوعی روش هزینه یابی مبتنی بر فرایند است که در آن هزینه های فعالیتها با دیدگاه میزان تاثیر آنها بر کیفیت، دسته بندی و مقایسه می شوند. حسابداری کیفیت امکان کنترل بهتر هزینه ها را فراهم کرده و با ارائه اطلاعات تفصیلی در رابطه با انجام عملیات پیشگیرانه از بدی کیفیت و نتایج حاصل از آن در کیفیت خروجیها، امکان تصمیم سازی استراتژیک را برای مدیران فراهم می سازد. مدیریت پروژه زمینه ای است که در آن به دلیل ریسک بالا و ماهیت احتمالی فعالیتها و نتایج خروجی آنها، نیاز به روشهای دقیقتر و نوین احساس می شود. در این مقاله ابتدا به معرفی زمینه هزینه یابی کیفیت پرداخته می شود سپس با تعریف یک ساختار عمومی برای فعالیتهای پروژه ها، هزینه های مربوط به سرمایه گذاری برای تضمین کیفیت و هزینه های پیشگیرانه و همچنین هزینه های مربوط به عدم تامین کیفیت در هر مجموعه فعالیت شناسایی شده و درنهایت با دسته بنـدی این هزینه ها ساختار کلی هزینه های کیفیت در پـروژه ها معرفی می شود و در ادامه روش ترازنامه هزینه های کیفیت، تدوین و معرفی شده است.
قیمت: 2,600 تومان
مقدمه
عصر امروز عصر اطلاعات است و افرادی که از اطلاعات صحیح و قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری برخوردارباشند در راه نیل به اهداف و برتری در بازار سر آمد ترند – تنوع محصولات و خدمات مختلف در بازار از یک طرف ووجود اطلاعات ناصحیح و فریبنده از طرفی دیگر لزوم بررسی دقیق اطلاعات ودر نظر گرفتن تمامی جوانب را ازطرف مصرف کننده یا سرمایه گذار بیش تاز پیش معلوم می نماید. این مطلب در مورد بازارهای عادی و خریدهای معمول و عادی نیز صادق است چه بسرد به اینکه فردی بخواهد قدم در بازاری چون بازار بورس اوراق بهادار گذارد که خرید و فروش ویا انتخاب اوراق مطلوب و مورد نظر به در نظر گرفتن عوامل بسیاری مرتبط است. اصولاً سرمایه گذار باید بررسی وسیعی در مورد خرید و فروش سهام عادی انجام داده و عوامل زیادی را مد نظر قرار دهد. زیرا که نقد ترین دارایی خود را تبدیل به اوراقی بهادار می کند که سود و زیان آن همواره با ریسک و خطر مواجه است. و اگر بدون توجه به یکسری عوامل اقدام به سرمایه گذاری نماید نتایج مطلوبی حاصل نمیشود. سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادارنقش بسزایی در رشد و توسعه اقتصاد کشورها دارد و این مهم وقتی حاصل می شود که اطلاعات مربوط به تغییرات قیمت سهم به طور تمام و کمال در اختیار همه خریداران و فروشندگان قرار گیرد واز رانت اطلاعاتی و استفاده از اطلاعات محرمانه جلوگیری شود.
خلاصه
زمانی که بحران مالی رخ می دهد، دیدگاه سنتی چنین است که سفته بازان سرزنش می شوند، در حالی که تحلیگران فاندامنتال به عنوان افرادی موفق در شناسایی حباب ها و محافظت در مقابل نوسانات بیش از حد در مقابل بحران ها شناحته می شوند. این مقاله یک مدل قیمت گذاری دارایی را که شامل دو نوع معامله گر عقلائی است را ارائه می کند: معامله گران سفته باز کوتاه مدت و فاندامنتال های بلندمدت. که فرض می شود هر دو به مجموعه مشابه از دسترسی دارند. در حقیقت نه تنها نوسانات بیش از حد وجود دارد بلکه فاندامنتال ها سبب تقویت این امر می شوند. بازارهای کارا با حضور تعداد کمی سفته باز نوسان بیشتری دارند تا بازار کارا با حضور تعداد بیشماری سفته باز. همچنین قانونگذاران باید برای محدود کردن سفته بازان اقدام کنند، زیرا این امر می تواند به کاهش بی ثباتی کمک کند.
کلمات کلیدی: بازارهای کارا، سفته باز، بنیادگرایان، حباب احتکار، نقدینگی
مقدمه
در مفروضات بازار کارا چنین بیان می شود که بازار کارا فاقد حباب است. برای بررسی و تایید این فرضیه به بررسی بازارهای مالی کارا می پردازیم که افراد و سرمایه گذاران دسترسی همگنی به اطلاعات دارند، اما انتظارات و افق سرمایه گذاری افراد متفاوت است. باید توجه داشت در بازارهای مالی بی ثباتی یک قاعده است تا اینکه یک استثنا باشد. در مورد نوسانات بیش از حد، تحقیقات بسیاری انجام شده است. در تمام ادبیات تحقیق فرض شده است که همه معامله گران، سفته بازان با دید کوتاه مدت هستند و فرض وجود معامله گرانی با افق سرمایه گذاری متفاوت را نداشته اند.
این مقاله محدودیت های مقالات پیشین را حذف می کند و نشان می دهد که چگونه سفته بازان کوتاه مدت ممکن است سبب ایجاد حباب یا سقوط در بازارهای کارا شوند. بحث در مورد عوامل موثر بر ایجاد و از بین رفتن ثبات از مباحث تاریخی مالی نوین است.
بحث مذکور به روش امروزی توسط فریدمن آغاز شد و وی بیان داشته که سفته بازان و بورس بازان نمی توانند نرخ تبادل را در بازارها تغییر دهند.