خلاصه
این مطالعه به بررسی روابط میان اقدامات مدیریت منابع انسانی (HRM) و سرمایه اجتماعی سازمانی (OSC) ، و اثرات تعدیلی ویژگی های صنعتی می پردازد. بر اساس یک نمونه از 161 شرکت، نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که اقدامات مدیریت منابع انسانی متمرکز بر تسهیل روابط در میان کارکنان است، و مسلماً به سرمایه اجتماعی سازمانی مرتبط و وابسته است؛ و روابط برای شرکت های فعال در صنایع کمتر تنظیم شده، قوی تر است. علاوه بر این، کثرت دانش به خودی خود نشان می دهد که هیچ اثر تعدیلی ندارد، اما به نظر می رسد، متصل کننده مقررات صنعتی در موثر بودن پیوند اقدامات مدیریت منابع انسانی و سرمایه اجتماعی سازمانی می باشد.
یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل برای موردی خاص نشان می دهد که اقدامات مدیریت منابع انسانی اثر مثبت بالایی بر سرمایه اجتماعی سازمانی دارد اما نه با کثرت پایین دانش در زمینه کنترل شده تر. این مطالعه مفاهیمی برای تحقیق و تجربه همراه با دستورالعمل هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد.
کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی سازمانی، اقدامات مدیریت منابع انسانی، مقررات صنعتی، کثرت دانش
مقدمه
سرمایه اجتماعی به طور کلی بیانگر انبوه منابع درج شده در داخل، به واسطه دسترسی و فراهم شده از روابط یک فرد یا سازمان می باشد (بولینو، تورنلی، و بلودگود، 2002؛ اینکپن و تسانگ، 2005؛ ناهاپیت و گشال، 1998). یک شرکت می تواند مزیت بزرگی از هر دو روابط درون و بین سازمانی، استنتاج نماید. سرمایه اجتماعی داخلی امن، هماهنگی داخلی شرکت، خلق و جمع آوری دانش و خلاقیت را تسهیل می کند (لیئنا و پیل، 2006؛ ناهاپیت و گشال، 1998؛ تسای و گشال، 1998). روابط اجتماعی میان اعضای سازمان، نوآوری (مورر، بارتچ و ابرس، 2011؛ سابرامنیان و یوندت، 2005) ، رشد (مورر و دیگران؛ 2011) ، و دیگر نتایج سازمانی (اندروز، 2010؛ باتجارگال، 2003) را افزایش می دهد. ظاهراً سرمایه اجتماعی امن، نوآوری را از طریق بکارگیری دانش ترویج می دهد (پرز- لاو، کابلو مدینا، و کارمونا لاوادو، 2011) ؛ و رقابت شرکت و احتمال موفقیت را افزایش می دهد (فیشر و پولاک، 2004؛ اینکپن و تسانگ، 2005؛ وو، 2008). این تحقیق از لینا و ون بورن (1999) در زمینه سرمایه اجتماعی سازمانی (OSC) به عنوان یک منبع که منعکس کننده روابط اجتماعی درون شرکت است، تبعیت می کند؛ که این وابسته به مفهوم سرمایه اجتماعی داخلی می باشد (آدلر و کون، 2002؛ لیئنا و پیل، 2006).
دسته: مدیریت
حجم فایل: 94 کیلوبایت
تعداد صفحه: 133
مقدمه
ممکن است به دفعات شنیده باشیم که سازمانهای هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج می شوند، اما سازمانهای دیگر در همان محیط با موفقیت به کار خود ادامه میدهند.
آیا سازمانهایی که از صفحه رقابت خارج میشوند، میخواستند به چنین سرنوشتی دچار شوند ؟ در پاسخ باید گفت که نمیخواستند یا نمیخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند سازمانهای کنونی باید دنبال خلاقیت و نوآوری باشند و برای اینکه از بین نروند همواره باید افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را با آغوش باز بپذیرند. (رابینز، 1376)
در اغلب موارد سازمانی کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست میزنند زیرا آن را تجارت ریسکداری میپندارند که باید از کار اصلی خود منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشدهاند، بپردازند.
سازمانی باید با ساختارهای متناسب سازمانی که متضمن پرورش و رشد خلاقیت باشد به رویارویی آینده بپردازند و در غیر این صورت محکوم به فنا هستند. دی گرین در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شایسته » بر این باور است که سازمانی باید حالت سازگاری به خود بگیرند. سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را در ک کند، اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده کند، سریع پاسخ دهد، بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و نوآوری باشد، از تجربیات بیاموزد و ساختار خود را بازنگری کند. (Degreem، 1982)
روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف، ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست هستند.
در کشور ما به دلیل برخورداری از ارتکاب طبیعی و منابع خدادادی متاسفانه به فرایند نوآوری توجه چندانی مبذول نگردیده است و منتظر بودهایم تا دیگران برای ما فکر کنند و به تولیدات محصولات و فرآیندهای جدید بپردازیم و نتایج آنها را پس از مدت طولانی و منسوخ شده دریافت و به کار گیریم.
در مباحث علمی غالباً مفاهیم تحقیق در روش علمی بصورت مراتب بکار برده میشود هر چند بین این دو وجوه مشترک معنایی وجود دارد، ولی تفکیک آنها موجب تمیز اختلاف بین آنها میشود. تحقیق، روندی منظمتر و قویتر و وسیعتر از روش علمی است، تحقیق با ساختار منظمتری از کنکاش توام است، که معمولاً منجر به نوعی ثبت مراحل و گزارش نتایج و دستاوردها میشود. هر چند میتوان روح علمی را بدون تحقیق بکار گرفته ولی تحقیق علمی را نمیتوان بدون روش و جوهر علمی انجام داد. بنابراین تحقیق، عرصه تخصصیتری از روش شناسایی است. (دلاور، 1380)
جان دیوی (J. Dewey) پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت میداند بنابراین پژوهش، فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت، و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرده در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته را تحت عنوان روش شناسی یاد میشود. (سرمدی، 1380)
کنترل دقیق، شرطی که مانع عوامل نامربوط و مزاحم می شود
نمونهگیری صحیح، شرطی که یافتههای پژوهشی را قابل بسط و تعمیم میسازد.
رعایت شرط اول، امتیاز درونی، و رعایت شرط دوم، اعتبار بیرونی تحقیق را موجب میشود. هر تحقیق خاص، ممکن است دارای هر نوع اعتبار یافاقد یکی از آنها باشد. منظور این نیست که در مواردی که اعتبار درونی یا بیرونی در تحقیق اهمیت دارند، میتوان فقدان دیگری را نادیده گرفت، بلکه منظور این است که مواردی یافت میشود که یکی از دو مساله حاکم نیست. (دلاور، 1380)
فهرست مطالب
مقدمه 1
چکیده 10
فصل اول: 13
کلیات 14
بیان مسئله 18
فرضیهها 26
متدولوژی 28
روش شناسایی تحقیق و کارآموزی 31
فصل دوم: 34
تئوری پردازیی 35
ادبیات موضوع 42
فصل سوم: 108
جامعه 109
جامعه آماری 112
جامعه نمونه 113
پرسشنامه 115
مدلهای آماری 117
فصل چهارم: 120
تجزیه و تحلیل آماری 121
فصل پنجم: 126
نتیجهگیری 127
پیشنهادات 132
منابع تحقیق: 133
قیمت: 15,000 تومان
موضوع: افزایش خلاقیت و نو آوری دانش آموزان در مراکز آموزشی (فایل word قابل ویرایش)
مقدمه
هر سازمان مجموعه ای از عوامل انسانی، ساختاری، فنی، تکنولوژی، فرهنگی و سایر عناصر محیطی است که جهت تحقق هدفهای از پیش تعیین شده بصورت مشترک در تلاش و تعامل هستند. رشد سازمان و تداوم آن، ارتباط نزدیکی با نیازها و خواسته های انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها دارد. از وظایف مدیر است که ازمیان نیروهای انسانی، گروهی توانا بسازد، کارکنانی که بتوانند تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسایل پیدا کنند، خلاقیت داشته باشند و در مقابل کار مسئول باشند.
پیشرفتهای روزافزون جوامع امروزی مرزهای سازمانی را برداشته و نوآوریها و خلاقیتها دیگر از بالا به پایین دیکته نمی شوند بلکه با طراحی ساختارهای نوین بر پایه همکاری و اشتراک، مشارکت به عنوان رایج ترین موضوع و لازمه کار با گروههای انسانی مطرح گردیده است.
با ورود به عرصه مدیریت نوین شاهد این واقعیت هستیم که تکنولوژی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است و نظام تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نمی باشد. نظام آموزشی کنونی تنها بر پایه تئوریات و نظریاتی است که دانش آموز با تلاش متعلم و پشتکار خویش آنها را خوب به اذهان می سپارد ولی آنگاه که پای عمل به میان می آید تربیتی صورت نگرفته و مهارتی کسب نشده است و از آنجایی که قالب بسیاری از کتابهای درسی و سایر مواد آموزشی با روشهای سنتی انجام پذیرفته سیستم آموزش و پرورش تا حصول نتایج، آرمان و اهداف مورد انتظار فاصله بسیار دارد. که این خود همانند دیگر سازمانهای سنتی مستلزم تغییرات سازمانی اساسی و بنیادینی است که با برنامه ریزی، شناخت و آگاهی همراه باشد.
نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که خود متأثر از اطلاعات و ارتباطات می باشد عمل می کند، اندیشه توانمند کردن، برانگیختن و مشارکت همه بیش از پیش محسوس تر می شود و به عنوان سه عامل اساسی ارتقاء بهروری کارکنان تاثیر قابل ملاحظه ای در تفکر و اندیشه مدیران خواهد داشت.